خانه » غزل شماره 211 دیوان حافظ : دوش می آمد و رخساره برافروخته بود

فال حافظ

غزل شماره 211 دیوان حافظ : دوش می آمد و رخساره برافروخته بود

فال حافظ آنلاین


4.1
(14)

غزل شماره 211 دیوان حافظ

دوش می آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود

جان عشاق سپند رخ خود می دانست
و آتش چهره بدین کار برافروخته بود

گر چه می گفت که زارت بکشم می دیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود

کفر زلفش ره دین می زد و آن سنگین دل
در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت
الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود


تعبیر فال شما :

ذات و طینتی زیبا داری و همین برای معرفی تو کافی است. احتیاج به آراستن ظاهر نیست. اعتماد به نفس خود را تقویت کن. هر کس که تو را انتخاب کند عاشق طینتت می شود. تو هم ارزشمندتر از آن هستی که بخواهی خود را خیلی راحت به کسی معرفی کنی.


به این فال امتیاز بدید

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین 4.1 / 5. تعداد آرا : 14

هنوز کسی رای نداده...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.